Thursday 31 May 2012

دیگه اسم نمی برم این یه موردُ

بعد زنگم زد از آلمان. گف هیچکدوم مسجاش نمیرسیده. بعد اومدم خونه. خسته بودم. بعد زنگم زد اسکایپ. هی منُ نگا کرد. فک میکنی اصن حرف زد؟ همش نگام کرد. فقد نگام کرد. هی نگام کرد. هی نگام کرد. هی نگام کرد

so only hold me, hold me, and I'll return't you baby, I just need an evening, with someone nice to hide me

بعد با پویان که هستم انگار اینجام اُ همه چی خوبه اُ میدونم چی میخام چون فقد پویانُ میخام محکم بغلم کنه فشارم بده من هی من ناخونامُ بکنم تو بازواش. آخ پویان آخ
o all around a left buttock
and all around a right
all around your every curve
I'm going to go tonight
but only hold me, hold me
all the city's on me
and all their wish to scold me
and lay their hands upon me
so only hold me, hold me
and I'll return't you baby
I just need an evening
with someone nice to hide me
http://www.youtube.com/watch?v=TWDgvrTjacs&feature=related

Thursday 24 May 2012

کاشکی همش میدویید کاشکی

بعد موئه هروخت میدوئه، دست منم میگیره با هم بدوییم

Friday 11 May 2012

اُ من از همه جا بی‌ خبرم

قاصدکا نیستن چرا؟ به جاشون این کلافای سرگردان سردرگم سردرگریبان هستن فقد که متاسفانه خبر نمیبرن اُ خبر نمیارن

اُ چشاش که کاسه ی خون بود

بعد یه مادری بود با پسرش، جن‌گیرُ یادته؟ فک کردی الکیه ولی‌ نه، جنّ رفت تو جلد پسره، اُ پسر نگو یه دست گل، بعد مادره جوون خوشگل، همه جوونیشُ گذشت پا این بچه هیچ وضیت جالبی‌ نبود اصن، شبا که پسره جنی‌ میشدا همش  این مادر کنارش بود، بعدنا یه بار که جنه کمتر اذیت میکرد بچه رو برد تو خیابون بگردونه یه روانی‌ از پشت جفتشونُ زیر گرفت بچه قطع نخاع شد، مادر هیچیش نشد، موند با یه بچه مث قرص ماه کامل، که سرش کج بود رو بدن فلجش هر دفعه هم جنّی میشد.